شاسوسا

شاسوسا

من می خواهم برگردم به دوران خلوت خودم. من نمی خواهم دیگر کسی برای من چنگ و دندان نشان بدهد. یعنی راستش حوصله آزار دیدن را ندارم
شاسوسا

شاسوسا

من می خواهم برگردم به دوران خلوت خودم. من نمی خواهم دیگر کسی برای من چنگ و دندان نشان بدهد. یعنی راستش حوصله آزار دیدن را ندارم

سنگر و قمقمه های خالی

بهرام صادقی
مجموعه، داستان های کوتاه


سنگر و قمقمه های خالی

1

شناسنامه ی اول :



آقای « کمبوجیه » دارای نام خانوادگی… فرزند … در تاریخ هیجدهم ماه دی سال 1290 شمسی در شهر … متولد شده است . ( در جاهائی که نام خانواده و پدر و مسقط الرأس ایشان را نوشته اند متأسفانه سالیان بعد ، به عمد یا به سهو ، مهر اداره ی قند و شکر را نیز کوبیده اند یا به عنوان دیگر جلو هر کدام از آنها می توان نوشت لایقرء است . ) در صفحات مربوط به ازدواج و فوت چیزی نوشته نشده است … آقای کمبوجیه ساکن تهران است .



ادامه مطلب ...

انار بانو و پسرهایش

گلی ترقی

فرودگاه مهرآباد ـ پرواز شماره 726 ـ ایرفرانس.

دو بعد از نیمه شب یعنی تمام شب بی‌خوابی. یعنی کلافگی و خستگی و شتاب، همراه با دلتنگی و اضطرابی مجهول و این که می‌روم و می‌مانم و دیگر برنمی‌گردم (از آن فکرهای الکی)، یا برعکس، همین جا، در همین تهران عزیز ـ با همه خوبی‌ها و بدی‌هایش ـ می‌مانم و از جایم تکان نمی‌خورم (از آن تصمیم‌های الکی‌تر) و خلاصه این که گور پدر این سرگردانی و این رفت و برگشت‌های ابدی (ابدی به اندازه‌ی عمر من) و این پرواز نصف شب و کشیدن چمدان‌ها و عبور از گمرک ـ پل صراط ـ و تفتیش تحقیرآمیز بدن و کفش و جیب و کیف و سوراخ گوش و دماغ.

ادامه مطلب ...

استارتگاه

«استارتگاه» عنوان داستانی از " خلیل رشنوی" است


اسم من : آرش
شغل پدر : مغازه دار
میزان درآمد خانواده : پدرم گفت به درآمد بقیه مردم بستگی دارد ولی تقریباً برجی 250 هزار تومن .
تعداد اعضای خانواده : 10 نفر به همراه پدربزرگم که مادر می گوید خیلی غذا می خورد .
کرایه خانه : 50 هزار تومن
کرایه مغازه : 50 هزار تومن
خرج لباس : 30 هزار تومن
خرج غذا : 100 هزار تومن
باقی مانده : 20 هزار تومن که مادرم خرج آش نذری و سفره ابوالفضل می کند و پدرم هر برج به روحانی مسجد که بابای محمد صادق اشعری است و آدم با خدایی هست ، می دهد تا خرج کارهای مسجد بکند . البته یکبار من مریض شدم و پدرم 100 هزار تومن خرج دوا دکتر من کرد . ولی پدرم پول کم نیاورد . آخر آن برج پدرم با خیلی از مشتری ها جنگ کرد . مشتری ها می‌گفتند که حساب ما خیلی زیاد شده و ما اینقدر خرید نکرده ایم . ادامه مطلب ...

تبلور اختلالات روحی در شعر نو


تبلور اختلالات روحی در شعر نو فارسی


بیژن باران


خلاصه.

 این مقاله گام نخستین جستاری در دو جهت در ادبیات معاصر ایران است. نخست، مناسبات اختلالات روحی با خلاقیت ادبی را بررسی میکند. دوم، تبلورات این مناسبات را در پیش کسوتان شعر نو، تحت ژانر ادبی مرثیه خوانی، مورد کنکاش قرار میدهد. یکی از مضار روال تکوین مدنیت جدید، اختلالات روحی و خلجانهای ذهنی در شهروندان مساعد است. در میان انسانهای حساس باید باین پرسش پاسخ داده شود: آیا خلاقیت ادبی منجر به اختلالات روحی می شود یا برعکس؟ رابطه خلاقیت ادبی با هزینه روحی در غرب، هم بطور آماری و هم نظری، نشان داده شده است. در ایران، مرثیه خوانی در بستر تاریخی- فرهنگی با جنبه غالب روال غم، گناه، قیام در مراسم اجتماعی بسیار چشم گیر است. سنت رثاء، با تنوع فراوان شکل، شامل مویه بر امور شخصی، گروهی، ملی می شود. این لایه بر شعر نو چون اعتیاد همه گیر از شاعران به خوانندگان پذیرا رخنه میکند؛ میتواند یکی از دلایل انزوای ادبی ایران در ادبیات جهان هم باشد. شادی در جهان امروزی از الویت ویژه ای برخوردار است. نسل پس از جنگ دهه 60 خود را با شجاعت از تخدیر سنت گریه و تعرض انفعالی میخواهد برهاند. با انطباق این دو، مناسبات و تبلورات، بر برخی آثار شاعران نو، متون آنها با برد ادبی- اجتماعی شان مورد نقدی نوین قرارمیگیرند. تا خواننده ابزار جدیدی در لذت، آموزش، نقد این آثار در دست داشته باشد؛ بتواند اشعار معاصر فارسی را با این ابزار محک بزند.


ادامه مطلب ...

داستان: تارهای موی نذری

همچنانکه پشتش را به دیوار حایل میان خانه و دهلیز تکیه داده بود، کوشش می کرد خود را به دروازه خانه نزدیک تر کند می خواست گپ های تا و بالا شده میان پدر و مهمان پدرش را خوبتر بشنود. حرفهای پدر و مهمانش به سرنوشت او بستگی داشت و تصمیمی که گرفته می شد، برایش بسیار اهمیت داشت. اگرچه دروازه خانه بسته بود، اما صدا از درز های آن رد می شد و می توان آن را شنید.

ادامه مطلب ...

زبان‌شناسی ترانه‌های فارسی

ترانه‌های فارسی

رضا مهرعلیان





شعر یا نظم؟

فرق اساسی میان زبان ِشعر و زبان ِنظم در این است که شعر بر درونه‌ی زبان استوار است و جوهرش، گریز از زبان هنجار(خودکار) است در حالی که نظم وابسته به صورت زبان است.

شکل نوشتاری زبان هنجار را می‌توان نثر در نظر گرفت؛ این نثر از طریق هنجارگریزی(قاعده‌کاهی) به شعر مبدل می‌شود و با قاعده‌افزایی به نظم تبدیل می‌گردد. از آن‌چه گفته شد می‌توان نتیجه گرفت که شعر چیزی جز خودش نیست در حالی‌که اگر توازن‌های یک نظم را بگیریم به نثر مبدل می‌شود.

ادامه مطلب ...

آدم و حوا به روایت مارک تواین



به نظر من بهترین حس کتابخونی وقتی سراغ آدم میاد که یه کتاب کم حجم و در عین حال شاهکار بخونه (البته به تجربه فهمیدم بیشتر آدم ها معتقدند محال است شاهکارهای ادبی زیر هزار صفحه باشند!) این حس بعد از سالها پس از خوندن کتاب خاطرات آدم و حوا دوباره سراغم آمد . نویسنده این شاهکار طنز رمانتیک مارک تواین ( با ترجمه حسن علیشیری ) است .کتاب شامل یادداشتهای روزانه آدم وحواست از زمان خلقت تا رانده شدن از بهشت و مابقی ماجراها. شناخت اولیه آدم و حوا از هم شروع ماجرا و سرچشمه طنزهای شیرین است :
حوا : اول ازش می ترسیدم و هر وقت پیداش می شد شروع به دویدن می کردم... اما کم کم فهمیدم اونه که می خواد از دستم فرار کنه ... الانم از دستم فرار کرده رفته بالای درخت !
آدم : این موجود جدید موبلند خیلی داره مزاحم می شه ...همیشه داره ول می گرده و هر جا میرم دنبالم می آد. از این کارش خوشم نمیآد! به این که کسی همراهم باشه عادت ندارم ... ای کاش بره پیش بقیه حیوونا !

اما دهها سال بعد همین آدم در آخرین سطر کتاب و زیر عنوان "پس از حوا..." نه تنها دیگر غصه رانده شدن از بهشت را نمی خورد بلکه می نویسد :
هر جا که او بود بهشت بود!

عمران صلاحی هم اتفاقا با آدم هم عقیده است :
آدم به جرم خوردن گندم
با حوا
شد رانده از بهشت
اما چه غم
حوا خودش بهشت است!

تباین و تنش در ساختار شعر « نشانی»



دکتر حسین پاینده


شعر کوتاه «نشانی» در زمره‌ی معروف‌ترین سروده‌های سهراب سپهری است و از بسیاری جهات ‏می‌توان آن را در زمره‌ی شعرهای شاخص و خصیصه‌نمای این شاعر نامدار معاصر دانست. این شعر ‏نخستین بار در سال 1346 در مجموعه‌ای با عنوان حجم سبز منتشر گردید که مجلد هفتم (ماقبل ‏آخر) از هشت کتاب سپهری است. همچون اکثر شاعران، سپهری با گذشت زمان اشعار پخته‌تری ‏نوشت که هم به‌لحاظ پیچیدگیِ اندیشه‌های مطرح شده در آن‌ها و هم از نظر فُرم و صناعات ادبی، ‏در مقایسه با شعرهای اولیه‌ی او (مثلاً در مجموعه‌ی مرگ رنگ یا زندگی خواب‌ها) در مرتبه‌ای ‏عالی‌تر قرار دارند. لذا « نشانی» را باید حاصل مرحله‌ای از شعرسراییِ سپهری دانست که او به مقام ‏شاعری صاحب‌ سبک نائل شده بود. ادامه مطلب ...

سال شمار زندگی احمد شاملو:



احمد شاملو در آغازِ شاعری: ا. صبح، نام شعری: ا. بامداد متولد ۲١ آذر ١۳۰۴، تهران. شاعر، روزنامه‌نگار، مترجم شعر و رمان، محقق کتاب کوچه ۱۳۰۴

احمد شاملو (ا. صبح / ا.بامداد) روز ٢١ آذر در خانه‌ی شماره‌ی ۱۳۴ .خیابان صفی‌علیشاه تهران متولد شد.
دوره‌ی کودکی را به خاطر شغل پدر که افسر ارتش بود و هرچند وقت را در جایی به ماموریت می‌رفت، در شهرهایی چون رشت و سمیرم و اصفهان و آباده و شیراز گذراند.
مادرش کوکب عراقی شاملو بود. پدرش حیدر۱۶ـ۱۳۱۰
دوره‌ی دبستان در شهرهای خاش و زاهدان و مشهد. اقدام به گردآوری مواد فرهنگ عوام. ۲۰ـ۱۳۱۷
دوره‌ی دبیرستان در بیرجند و مشهد و تهران.
ادامه مطلب ...

راه واره


دریا کنار از صدف های تهی پوشیده است.
جویندگان مروارید . به کرانه های دیگر رفته اند.
پوچی جست و جو بر ماسه ها نقش است.
صدا نیست . دریا - پریان مدهوشند . آب از نفس افتاده است.
لحظه من در راه است. و امشب - بشنوید از من -
امشب ، آب اسطوره ای را به خاک ارمغان خواهد کرد.
امشب ، سری از تیرگی انتظار بدر خواهد آمد.
امشب ، لبخندی به فراترها خواهد ریخت.
بی هیچ صدا ، زورقی تابان ، شب آبها را خواهد شکافت.
زورق رانان توانا ، که سایه اش بر رفت و آمد من افتاده است ،
که چشمانش گام مرا روشن می کند،
که دستانش تردید مرا می شکند،
پارو زنان ، از آن سوی هراس من خواهد رسید.
گریان ، به پیشوازش خواهم شتافت.
در پرتوی یک رنگی ، مروارید بزرگ را در کف من خواهد نهاد.


سهراب سپهری