شاسوسا

من می خواهم برگردم به دوران خلوت خودم. من نمی خواهم دیگر کسی برای من چنگ و دندان نشان بدهد. یعنی راستش حوصله آزار دیدن را ندارم

شاسوسا

من می خواهم برگردم به دوران خلوت خودم. من نمی خواهم دیگر کسی برای من چنگ و دندان نشان بدهد. یعنی راستش حوصله آزار دیدن را ندارم

شعری که از فردوسی نیست: چو ایران نباشد تن من مباد

  ابوالفضل خطیبی

دو بیت زیر به نام فردوسی سخت معروف شده است و بسیاری آن را شنیده­ اند:
چو ایران نباشد تن من مباد/ بر این بوم و بر زنده یک تن مباد
همه سر به سر تن به کشتن دهیم/ از آن به که کشور به دشمن دهیم
سالها پیش برای نخستین بار ملک الشعرای بهار از راز این دو بیت پرده برداشت و نوشت که این دو بیت، به این صورت سرودۀ فردوسی نیست (بهار 1345، ص164-167). پس از او، برخی پژوهندگان دیگر نیز به این موضوع اشاره کردند، از جمله نگارنده چند سال پیش در یکی از نشستهای کتاب ماه ادبیات و فلسفه به نقل از بهار همین موضوع را پیش کشید که در مجلۀ مذکور به چاپ هم رسید(خطیبی 1382، ص64-67). در این جستار کوتاه که تقدیم می شود به استاد گرانقدر، جناب آقای دکتر محمدرضا راشد محصّل، سرِ آن دارم که تاریخچۀ این دو بیت را روشن سازم و در پایان نظر خود را دربارۀ ارزش شعری آن بیان کنم.


اصل مقاله را از اینجا دانلود کنید

مقالۀ بررسی تطبیقی-ساختاری وضعیّت آغازین عالم هستی در اسطوره‌های جهان»

چکیده

نگرش به هستی و چگونگی وضعیّت آغازین جهان، از موارد مهم مطرح‌شده در اسطوره‌ها است. اسطوره‌های آفرینش منعکس‌کنندۀ ذهنیت انسان ابتدایی هستند، اما اغلب ساختاری هدفمند دارند و هدف آنها رفع ابهام از مرحلۀ پیش از آفرینش است. اسطوره‌ها با رفع ابهام از ناشناخته‌ها تلاش می‌کنند با بیان فرایند آفرینش، انسان را وارد زمان بیکران کنند. مشخص کردن شباهت‌ها و تفاوت‌ها در بین اسطوره‌ها و تأثیر محیط جغرافیایی بر اسطوره‌ها از اهداف این مقاله است. برای رسیدن به این هدف اسطوره‌هایی از تمام قاره‌ها انتخاب شد. با بررسی وضعیّت پیش از آفرینش در اسطوره‌ها، وجوه مشترک و افتراق آنها مشخص شد. علی‌رغم تنوّع محیط جغرافیایی در اسطوره‌ها، در این بررسی مشخص شد اسطوره‌ها شباهت‌های زیادی با یکدیگر دارند. این شباهت‌ها نشان می‌دهد که انسان‌ها دغدغه‌های مشترکی دارند. تاریکی آغازین، وجود آب و فراگیر بودن آن در جهان، بی‌کرانگیِ زمان و وجود آشوبِ آغازین از نکات مهم و مشترک اغلب اسطوره‌ها است. هر چند اسطوره‌ها متأثّر از محیطی هستند که به وجود آمده‌اند، تأثیر محیط بر مرحلۀ آغازین کمتر از بخش‌های دیگر اسطوره است.


این مقاله در نشریه مطالعات عرفانی و اسطوره شناختی  شماره47 دوره 13 تابستان 1396 چاپ شده است برای دیدن مقاله بر روی گزینه زیر کلیک کنید:


مقاله تحلیل محتوای لطایف الطوایف از دریچه عناصر داستانی آن


بهادر باقری


چکیده: لطایف الطوایف اثر ارزشمند فخرالدین علی صفی، یکی از امهات متون ادبیات داستانی ماست که از حیث اشتمال بر حکایات کوتاه، طنزآمیز و عبرت آموز، دارای جایگاه و اهمیت ویژه ای است. بسیاری از متون کلاسیک بویژه متون داستانی در مجامع و پژوهش های دانشگاهی، تنها از جنبه لغوی (philological) بررسی می شوند و از نظر ماهیت داستانی کمتر بدان ها عنایت می شود و جای تحقیقات تحلیلی (analytic) خالی است. در این مقاله به بررسی و تحلیل چهار عنصر داستانی یعنی «شخصیت»، «موضوع و درونمایه»، «روایت و راوی» و «گفتگو» می پردازیم. در بخش شخصیت، حکایات کتاب از شش نظر بررسی می شود: (از نظر تعداد شخصیتها، جنسیت شخصیت ها، طبقات اجتماعی شخصیتها، حرفه و پیشه آنها، ناهنجاریهای باطنی و ظاهری آنها و ویژگی های اصلی و مهم شخصیتها). در بخش دوم مقاله، موضوعات و درونمایه های حکایتها بررسی می شود که به چهار دسته کلی تقسیم شده است: درونمایه سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، دینی، مذهبی و هنری. تمام اطلاعات ارایه شده در دو بخش شخصیت و موضوعات و درونمایه ها با ذکر آمار و ارقام و ارایه جدول هایی است که دقیقا بسامد حضور و ظهور هر مورد را نشان می دهد و بدین ترتیب از هر گونه کلی گرایی و اظهارنظر شخصی جلوگیری می شود. سعی شده است بر اساس آمار و ارقام دقیق، تحلیلی کوتاه و در خور حوصله مقاله ارایه شود. در بخش سوم و چارم مقاله نیز «روایت و راوی» و «گفتگو» در حکایات این کتاب بررسی شده است. امید است که حاصل این پژوهش در مطالعات جامعه شناسی ادبیات، بویژه جامعه ادبی ایران قرن نهم و دهم هـ. به کار آید.


دانلود مقاله

مقالۀ پوشش معشوق در غزلیات سعدی

چکیده

ادبیات هر چند نتیجه زبان است اما از شرایط حاکم بر اجتماع نیز رنگ می پذیرد. آثار ادبی بیان کننده شرایط محیطی هستند که در آن خلق شده اند. با مطالعه و بررسی این گونه آثار می توان به فضای حاکم بر زمان و مکان خلق اثر پی برد.

معشوق در غزل فارسی مقامی والا دارد. اما شاعر در توصیف معشوق همانند دیگر تصاویر از توصیف های رایج در زبان بهره می برد و همین نوع توصیف باعث می شود که در دیوان هیچ شاعری نتوان به تصویری روشن از خصوصیات ظاهری معشوقِ شاعر دست پیدا کرد.

سعدی در بیان پوشش و نوع لباس معشوق از تصاویری استفاده می کند که در شعرهای دیگر شاعران نیز دیده می شود. در این مقاله نوع پوشش معشوق و در نتیجه جنسیت او در دوران سعدی مورد بررسی قرار گرفت. اشارات سعدی اندک و کلی است. با موارد مطرح شده در غزلیات سعدی تنها می توان تصویری کلی از لباس معشوق به دست آورد. سعدی هیچ اشاره ای به جزئیاتی چون رنگ و نوع لباس ندارد.

===============================================

این مقاله در نشریه پژوهش های ادبی و بلاغی شماره 4 دوره 2  پاییز 1393 چاپ شده است برای دیدن مقاله بر روی گزینه زیر کلیک کنید:


مقالۀ      پوشش معشوق در غزلیات سعدی



مقالۀ نگاهی دوباره به اضافۀ اقترانی

چکیده

اغلب دستورنویسان سنتی در شرح اضافۀ اقترانی از اضافۀ استعاری کمک می­گیرند، اما تفاوت زیادی بین این دو اضافه وجود دارد. مهم‌ترین این تفاوت­ ها در ساختار تشبیهی اضافۀ استعاری است که اضافۀ اقترانی چنین ساختاری ندارد.

 برخلاف نظر دستوریان که مضاف را در اضافۀ اقترانی قصد اصلی می­دانند، آنچه در اضافة اقترانی مدنظر است ترکیبِ مضاف و مضاف­ الیه است نه هریک از آنها به‌تنهایی. در اغلب جمله‌هایی که در آنها اضافۀ اقترانی به‌کار رفته است با حذف مضاف یا مضاف­ الیه، جمله مفهومی کنایی پیدا می­ کند؛ مفهومی که از ترکیب اضافی به دست می­ آید.
راه­کاری که دستورنویسان سنتی برای مشخص‌کردن ویژگی­ های اضافۀ اقترانی بیان کرده‌اند نادرست است. دستورنویسانی هم که از منظر زبان‌شناسی به بررسی موضوع پرداخته­ اند نیز نتوانسته­ اند حق مطلب را ادا کنند و به ظاهر ترکیب اکتفا کرده و همۀ اضافه­ ها را در یک گروه تحت بررسی قرار داده‌اند و از تفاوت­ های معنایی آنها غفلت کرده‌اند.
نتیجۀ تحقیق حاضر به این نکته منتهی شد که در توضیح اضافة اقترانی نباید مقایسه­ای بین اضافة اقترانی و استعاری صورت گیرد. شباهت این دو اضافه صرفاً در ساختار «هسته+ـِ+ وابسته» است.
اگر در بررسی اضافه­ ها، فقط ساختار مدنظر باشد، همۀ اضافه‌ها در یک گروه قرار می­گیرند اما صرفاً به ظاهر ترکیب اکتفاکردن کامل‌کنندۀ مفاهیم دستوری نیست.

 بهتر است در بررسی­ های دستوری ساختار و معنا با هم در کانون توجه قرار گیرند. با این نگاه در اضافۀ اقترانی آنچه مدنظر است مفهوم کنایی این نوع اضافه است، نه مضاف و مضاف‌الیه به تنهایی.

==============================

این تحقیق به صوت مقاله در نشریۀ زبان و ادبیات فارسی شماره 78 دوره 23 چاپ شده است برای دیدن اصل مقاله روی گزینه زیر کلیک کنید:


اصل مقاله نگاهی دوباره به اضافۀ اقترانی




دانلود کتاب دهکده ای در آناتولی




دهکده ای در آناتولی


محمود ماکال


ترجمه شده توسط: رضا انزابی نژاد و علی اکبر دیانت