چکیده
ادبیات هر چند نتیجه زبان است اما از شرایط حاکم بر اجتماع نیز رنگ می پذیرد. آثار ادبی بیان کننده شرایط محیطی هستند که در آن خلق شده اند. با مطالعه و بررسی این گونه آثار می توان به فضای حاکم بر زمان و مکان خلق اثر پی برد.
معشوق در غزل فارسی مقامی والا دارد. اما شاعر در توصیف معشوق همانند دیگر تصاویر از توصیف های رایج در زبان بهره می برد و همین نوع توصیف باعث می شود که در دیوان هیچ شاعری نتوان به تصویری روشن از خصوصیات ظاهری معشوقِ شاعر دست پیدا کرد.سعدی در بیان پوشش و نوع لباس معشوق از تصاویری استفاده می کند که در شعرهای دیگر شاعران نیز دیده می شود. در این مقاله نوع پوشش معشوق و در نتیجه جنسیت او در دوران سعدی مورد بررسی قرار گرفت. اشارات سعدی اندک و کلی است. با موارد مطرح شده در غزلیات سعدی تنها می توان تصویری کلی از لباس معشوق به دست آورد. سعدی هیچ اشاره ای به جزئیاتی چون رنگ و نوع لباس ندارد.
===============================================
این مقاله در نشریه پژوهش های ادبی و بلاغی شماره 4 دوره 2 پاییز 1393 چاپ شده است برای دیدن مقاله بر روی گزینه زیر کلیک کنید:
مقالۀ پوشش معشوق در غزلیات سعدی
چکیده
اغلب دستورنویسان سنتی در شرح اضافۀ اقترانی از اضافۀ استعاری کمک میگیرند، اما تفاوت زیادی بین این دو اضافه وجود دارد. مهمترین این تفاوت ها در ساختار تشبیهی اضافۀ استعاری است که اضافۀ اقترانی چنین ساختاری ندارد.
برخلاف نظر دستوریان که مضاف را در اضافۀ اقترانی قصد اصلی میدانند، آنچه در اضافة اقترانی مدنظر است ترکیبِ مضاف و مضاف الیه است نه هریک از آنها بهتنهایی. در اغلب جملههایی که در آنها اضافۀ اقترانی بهکار رفته است با حذف مضاف یا مضاف الیه، جمله مفهومی کنایی پیدا می کند؛ مفهومی که از ترکیب اضافی به دست می آید.بهتر است در بررسی های دستوری ساختار و معنا با هم در کانون توجه قرار گیرند. با این نگاه در اضافۀ اقترانی آنچه مدنظر است مفهوم کنایی این نوع اضافه است، نه مضاف و مضافالیه به تنهایی.
==============================
این تحقیق به صوت مقاله در نشریۀ زبان و ادبیات فارسی شماره 78 دوره 23 چاپ شده است برای دیدن اصل مقاله روی گزینه زیر کلیک کنید:
اصل مقاله نگاهی دوباره به اضافۀ اقترانی