شب چله بود. ته دریا ماهی پیر دوازده هزار تا از بچه ها و نوه هایش
را دور خودش جمع کرده بود و برای آنها قصه می گفت:
"یکی بود یکی نبود. یک ماهی سیاه کوچولو بود که با مادرش
در جویباری زندگی می کرد.این جویبار از دیواره های سنگی کوه بیرون می زد و در ته
دره روان می شد.
خانه ی ماهی کوچولو و مادرش پشت سنگ سیاهی بود؛ زیر سقفی از خزه. شب
ها ، دوتایی زیر خزه ها می خوابیدند. ماهی کوچولو حسرت به دلش مانده بود که یک
دفعه هم که شده، مهتاب را توی خانه شان ببیند!
همزمان با شکل گیری حرکت های جدید در شعر دهه هفتاد ، به یکباره جامعه ادبی
ایران به بررسی زندگی و شعر یکی از شاعران معاصر پرداخت. هوشنگ ایرانی شاعر نوگرا
در دهه سی شمسی یکی از کسانی است که منتقدین امروز، دستاوردهای جدید شعر فارسی را
به او نسبت می دهند.