دکتر کوروش صفوی
پیرامون وازه و واژه سازی، شیوه های برابر سازی و برابر یابی، خط فارسی و درست نویسی، فارسی سره و پسرفت آموزش زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه های ایران
فیروزه ناظرى* : تعریف شما از «واژه» چیست؟
- اگر بخواهم به شکلى کاملن فنى به این پرسش شما پاسخ بدهم، باید اصطلاحاتى تخصصى مانند «تکواژ»، «تکی»، «آهنگ صدا»، «مفهوم» و... را به میان بکشم که درکشان نیاز به ساعت ها بحث دارد و از حوصله ی مخاطب شما نیز خارج است. بنابراین اجازه بدهید به همین تعریف ساده بسنده کنیم که «واژه» همان واحد سازنده ی جمله است که در خط فارسى آن را با اندکى فاصله با واحدهاى دیگر مى نویسیم و یک معنى مشخص دارد.
ادامه مطلب ...
دکتر کاووس حسنلی
نقش و جایگاه زبان در شعر معاصر ایران
با ظهور نیما و طرح تازهای که او در شعرِ فارسی افکند، جریان شعر فارسی در مسیر تازهای راه یافت و انواع جدیدی از شعر فارسی پدید آمد. نیما راهی تازه را به شاعران پس از خود نشان داد تا آنان، هر یک به فراخورِ استعداد، توانایی و ذوق خویش از آن راه، دنیاهای تازهای را تجربه کند.زبان به عنوان یکی از بنیادیترین ابزارهای بیانی، در کانونِ توجه برخی از شاعران معاصر ایران قرار گرفت و در نزد آنان «زبانورزی» هدفِ اساسی شعر قلمداد شد. این بخش از شعر امروز ایران با تأکید بر تکنیک، پرهیز از استعارهپردازی و تزیینگرایی و فاصلهگیری از ادبیت در شعر، تلاش میکند تا شعری کاملن متفاوت باشد و راهی تازه را برگشاید و بازنماید. اما پافشاری مداوم شیفتگان "شعرِ زبانگرا" بر نحوشکنیهای پی در پی، زمینهی سوءِتفاهمی گزنده را برای بسیاری از نوآمدگان امروز فراهم آورده است و آن سوءتفاهم گزنده این است که به جای آن که شعر را یک آفرینش هنری گمان کنند، آن را تا حد یک پدیدهی فنی پایین میآورند.
ادامه مطلب ...فرشته عبدالهی
نقش گاو در استوره ها و باورهای ایرانی
نمونه ی واقعی یا نمادین جانوران در استوره های ایران باستان آمده است و میتوان آن را در منابع اوستایی، پهلوی و حتا فارسی دید. در بخش هایی از اوستا از جمله در بخش گاهانی: یسنا ۲۸ بند ۱، ویسنا ۲۹ بند ۱ تا ۱۱، در اوستای متأخر: یشت ۱۳ بندهای ۸٦ و ۸۷، یسنا ۱۳ بند ۷، یسنا ٦ بند ۴، یسنا ۲٦ بندهای ۴و ۵، یسنا ٦۸ بند ۲۳، یسنا ۱ بند ۲، یسنا ۳۹ بند ، یسنا ۷۰ بند ۲، یشت ۷ (مقدمه)، یشت ۱۴ بند ۵۴، و یسپرد ۲۱ بند ۲و یشت هفتم و سی روزه دوم بند ۱۲... از گاو سخن رفته است.
ادامه مطلب ...
آرش کمانگیر
برف می بارد
برف می بارد به روی خار و خاراسنگ
کوهها خاموش
دره ها دلتنگ
راه ها چشم انتظار کاروانی با صدای زنگ
بر نمی شد گر ز بام کلبه ها، دودی
یا که سوسوی چراغی گر پیامی مان نمی آورد
رد پا ها گر نمی افتاد روی جاده های لغزان
ما چه می کردیم در کولاک دل آشفته دمسرد ؟
آنک آنک کلبه ای روشن
روی تپه روبروی من
در گشودندم
مهربانی ها نمودندم
زود دانستم که دور از داستان خشم برف و سوز
گل احمد شیفته
آریا ادیب
دامنه ی نفوذ و تاثیر زبان فارسی
بر زبان های جهان
زبان های دنیا را ٦ هزار دانسته اند. برخی از این زبان ها بسیار به هم شبیه هستند .از این رو همه ی زبان ها را می توان در ٢٠ گروه عمده جای داد. یکی از مهم ترین گروه های زبانی، هند و اروپایی است که همه ی زبان های شبه قاره هند - ایران و نیز اروپایی را در بر می گیرد. در روزگار ابن بطوطه وی در تمام مناطق غیر عربی که سفر نموده با زبان فارسی مشکل گفتاری خود را حل می کرده است. حتا در چین و بلغارستان و ترکستان کلمه هایی از فارسی وجود دارد و از این نظر با زبان یونانی قابل مقایسه است.
ادامه مطلب ...
دکتر جلیل دوستخواه
زبان فارسی از آشوب تا سامان
(رفتارهای ناهنجار فارسی زبانان با زبان فارسی)
درآمد
زبان فارسی یا فارسی دَری، ستون استوار تاریخ و فرهنگ و شناخت نامه ی ایرانیان، افغانان، تاجیکان و برخی تیرههای فارسی زبان در دیگر کشورهای آسیای باختری و مرکزی، و سرمایه ی مشترک معنوی ملتها و تیرههای یاد کرده است. این زبان، شاخهای از زبانهای ایرانی است که خود به شاخهی بزرگ تر گروه زبان های هندو - ایرانی می پیوندد و در کلید واژههای زبان شناختی، از آن به نام "فارسی نو" یاد می شود (در برابر فارسی باستان / کهن، زبان روزگارِ هخامنشیان که نوشتههای اندک شماری به خط میخی از آن بر جا مانده است و فارسی میانه، زبان روزگار پارتیان/ اشکانیان که شمار بیش تری سنگ نوشته و کتاب به دبیره (خط) پهلوی ازآن در دست داریم).
این زبان در زمان ساسانیان، همچون گویشی از زبان رایج روزگار (یعنی زبان پهلوی) و با تاثیرپذیری از دیگر زبانهای کهن ایرانی شکل گرفت (١) و به تدریج نیرومند شد و در دوران پس از اسلام، با از رواج افتادن زبان پهلوی، به صورت زبان مشترک رایج درایران و سرتاسر سرزمینها و تیرههای ایرانی (فراگیر افغانستان و فراز رود یا آسیای میانهی کنونی و بخشهایی از پاکستان و هندوستان کنونی) درآمد و تا دو سده تنها زبان گفتاری باقی ماند و اگر هم چیزی بدان نوشته شده بوده باشد، به دست ما نرسیده است. (٢)
ادامه مطلب ...رضا کاظمزاده
کاربرد زبان فارسی
در محیط های عمومی و خصوصی
زبان فارسی نیز همچون معماری ایرانی از گذشته تا به حال، تابع قاعده های حاکم بر دو محیط عمومی و خصوصی است. زبانی که ما در محیط خصوصی و حریم خانه با آن سخن می گوییم ، تفاوتهایی بنیادی با گفتار ما در اجتماع دارد. این تفاوت که خود را در پوشش فرم و ساخت بیرونی زبان مینمایاند، در محتوا و ساخت معنایی گفت و گوها نیز حضور دارد.
زبان عمومی ما تابع قاعده هایی است که کدها، ارزشها و «ادب اجتماعی» حکم میکنند. در این حالت اغلب نوع گفت و گوها قرار دادی است و طرفین گفت و گو معمولن وارد ویژگیهای زندگی داخلی خود یا دیگری نمیشوند. «زندگی داخلی» را از این نظرگاه میتوان به دو بخش تقسیم نمود:
۱- درونیات و حالات روحی افراد: فرد در محیط عمومی و با کسانی که رابطهی نسبی یا سببی نزدیک ندارد (همسایهها و اهل محل، هم کاران، آشنایان و خویشاوندان دورتر و غیره) از هر گونه سخنی که به احوال درونی، مشکلات روحی، احساسات و عواطف او مربوط شود، پرهیز میکند.
ادامه مطلب ...محمود کویر
فرهنگ شادمانی در ادب فارسی
(نگاهی تازه به زندگی و شخصیت ملانصرالدین)
(حاجی فیروز = ملانصرالدین)
فرهنگ شادمانی، بخشی از فرهنگ زندگی است. شادمانی و خندستانی کردن در ادب فارسی سه بخش مهم دارد:
- هزل:
رسوا کردن و برهنه کردن خصوصیات فردی و پنهانی افراد است که دنیای ممنوعه
ها را نیز در بر می گیرد. مانند: هزلیات سعدی و مولانا و...
- هجو: نیشخندی است بر اخلاق و منش ها ی انسان ها که جنبه فردی آن قوی است. مانند: هجویات سنایی و سوزنی سمرقندی و انوری و ....
- طنز:
گریه خنده های عارفانه بر زندگی است. کشف و برهنه کردن تضادها و ناهماهنگی
های زندگی است. سمت و سوی اجتماعی دارد. رقص بر شمشیر است. در اقلیم ستم و
مگو و مکن و مبین، طنز و به ویژه طنز شفاهی رونق می گیرد تا دمی خنده بر
لب ها بنشاند و آرامش بخشد . طنز، لبریخته های شادی و رنج است.