شاسوسا

شاسوسا

من می خواهم برگردم به دوران خلوت خودم. من نمی خواهم دیگر کسی برای من چنگ و دندان نشان بدهد. یعنی راستش حوصله آزار دیدن را ندارم
شاسوسا

شاسوسا

من می خواهم برگردم به دوران خلوت خودم. من نمی خواهم دیگر کسی برای من چنگ و دندان نشان بدهد. یعنی راستش حوصله آزار دیدن را ندارم

رپ، موسیقی به زبان طغیان



http://vazna.com

مترجم: هومن قاپچی

 

رپ، عنصری از فرهنگ و موسیقی «هیپ‌هاپ» (hip hop) است که به ارائه ی زبان ریتمیک و بازی با کلمات خاص اطلاق می‌شود. در نحوه‌ی نگارش انگلیسی کلمه ی رپ، آن‌را مخفف واژگان مختلفی از قبیل "شعر ریتمیک آفریقایی"، "شعر و ریتم"، "شعر موزون با استفاده از ریتم"، "زخم زبان شعر"، "نژاد همیشه پویا " و یا "اشعار مرتبط با ریتم" دانسته‌اند. ناگفته پیداست که در تمامی این واژه‌ها موارد مشترکی مانند سرعت زیاد و تغییر فرم‌های بلند موسیقایی به چشم می‌خورد که به منظور تأثیرگذاری و زدن ضربه به کار رفته است.

واژه‌ی «رپ» در ادبیات انگلیسی از قرن شانزدهم میلادی استفاده شد و از اوایل قرن هجدهم معنای "گفتار" را نیز با خود به یدک کشید.  در سال ١٩٦٠ این معنای گفتاری به لهجه‌ی خاص آمرکایی- آفریقایی گفته شد که انگلیسی را با کلمات سریع و شکسته ادا می‌کرد. چندی نگذشت که این واژه برای نامیدن سبک موسیقی خاصی به کار رفت. اجرای موسیقی رپ می‌توانست به هر دو حالت همراه با ضرب‌آهنگ و یا بدون همراهی موزیک باشد.

از لحاظ سبک‌شناسی، رپ شاخه‌های مختلف گفتار، شعر، نثر و آهنگ را در بر می‌گیرد. این گونه رپ که در واقع از گریوت‌ها * (شاعران بومی) قسمت غربی آفریقا و سبک کاراییب به دست آمده است، ریشه‌هایی نیز در زبان بومی کهن اسکاتلندی دارد. به عنوان مثال، درباره‌ی رپ در زمان کهن می‌توان به بازی «لیمریک» (limerick) اشاره کرد. نوعی بازی قدیمی اسکاتلندی که در زمان نوشیدن شراب اجرا می‌شد و در آن هر فرد موظف بود با سرودن شعری توهین‌آمیز به شخص مقابل‌اش هجوم برده و او را سر جای‌اش بنشاند، و مسلما ً فرد بازنده باید پول میز را پرداخت می‌کرد. مثال دیگر «پیرت اِ بول» puirt a beul است که نوعی "موسیقی دهانی" اسکاتلندی بوده و از اجداد پرکاشن‌های دهانی امروز به حساب می‌آید.


ادامه مطلب ...

ادراک گفتار / دکتر محمدرضا باطنی

دکتر محمد رضا باطنی


در آواشناسی‌، هنگام‌ بحث‌ از صداهای‌ زبان‌، گفته‌ می‌شود که‌ صداهای‌ زبان‌ به‌ وسیلة‌ اندام‌های‌ گویایی‌ (مانند تارهای‌ صوتی‌، لب‌ها و غیره‌) تولید می‌شوند. ولی‌ باید به‌ یاد داشته‌ باشیم‌ که‌ واقعیّت‌ امر چنین‌ نیست‌. توضیح‌ اینکه‌ اندام‌های‌ گویایی‌ ما صدا تولید نمی‌کنند، بلکه‌ ذرات‌ هوا را طبق‌ الگوهای‌ خاصی‌ به‌ هم‌ می‌زنند، یا به‌ بیان‌ دقیق‌تر، در آنها ایجاد ارتعاش‌ می‌کنند. این‌ ارتعاش‌ها، محرک‌ صوت‌ هستند، نه‌ خود صوت‌. ادراک‌ صوت‌، ویژگی‌ دستگاه‌ شنوایی‌ ما است‌، بدین‌ معنی‌ که‌ دستگاه‌ شنوایی‌ ما آنچنان‌ ساخته‌ شده‌ و سازمان‌ یافته‌ است‌ که‌ این‌ ارتعاش‌ها را به‌ صورت‌ صوت‌ ادراک‌ می‌کند، وگرنه‌ در جهان‌ خارج‌ صوت‌ یا صدا وجود ندارد. آنچه‌ وجود دارد تموّج‌ انرژی‌ در ذرات‌ هواست‌. با این‌ همه‌، ما می‌توانیم‌ همچنان‌ از تولید صدا به‌ وسیلة‌ اندام‌های‌ گویایی‌ صحبت‌ کنیم‌ به‌ شرط‌ اینکه‌ فراموش‌ نکنیم‌ که‌ این‌ کار متّکی‌ بر نوعی‌ تسامح‌ است‌، تسامحی‌ که‌ کار ما را در بحث‌ از صداهای‌ زبان‌ آسان‌ می‌سازد. یک‌ هشدار دیگر را نیز نمی‌توان‌ نادیده‌ گرفت‌: اگر ادراک‌ صوت‌، و از جمله‌ صداهای‌ زبان‌، ناشی‌ از ویژگی‌ یا ویژگی‌های‌ دستگاه‌ شنوایی‌ ما است‌، پس‌ هنگام‌ بحث‌ از صداهای‌ زبان‌، و در سطحی‌ بالاتر، هنگام‌ بحث‌ از زنجیرة‌ گفتار، نمی‌توان‌ از توجه‌ به‌ ساخت‌ و کار این‌ دستگاه‌ به‌کلی‌ غافل‌ بود.

ادامه مطلب ...