گل احمد شیفته
آریا ادیب
دامنه ی نفوذ و تاثیر زبان فارسی
بر زبان های جهان
زبان های دنیا را ٦ هزار دانسته اند. برخی از این زبان ها بسیار به هم شبیه هستند .از این رو همه ی زبان ها را می توان در ٢٠ گروه عمده جای داد. یکی از مهم ترین گروه های زبانی، هند و اروپایی است که همه ی زبان های شبه قاره هند - ایران و نیز اروپایی را در بر می گیرد. در روزگار ابن بطوطه وی در تمام مناطق غیر عربی که سفر نموده با زبان فارسی مشکل گفتاری خود را حل می کرده است. حتا در چین و بلغارستان و ترکستان کلمه هایی از فارسی وجود دارد و از این نظر با زبان یونانی قابل مقایسه است.
ادامه مطلب ...
دکتر جلیل دوستخواه
زبان فارسی از آشوب تا سامان
(رفتارهای ناهنجار فارسی زبانان با زبان فارسی)
درآمد
زبان فارسی یا فارسی دَری، ستون استوار تاریخ و فرهنگ و شناخت نامه ی ایرانیان، افغانان، تاجیکان و برخی تیرههای فارسی زبان در دیگر کشورهای آسیای باختری و مرکزی، و سرمایه ی مشترک معنوی ملتها و تیرههای یاد کرده است. این زبان، شاخهای از زبانهای ایرانی است که خود به شاخهی بزرگ تر گروه زبان های هندو - ایرانی می پیوندد و در کلید واژههای زبان شناختی، از آن به نام "فارسی نو" یاد می شود (در برابر فارسی باستان / کهن، زبان روزگارِ هخامنشیان که نوشتههای اندک شماری به خط میخی از آن بر جا مانده است و فارسی میانه، زبان روزگار پارتیان/ اشکانیان که شمار بیش تری سنگ نوشته و کتاب به دبیره (خط) پهلوی ازآن در دست داریم).
این زبان در زمان ساسانیان، همچون گویشی از زبان رایج روزگار (یعنی زبان پهلوی) و با تاثیرپذیری از دیگر زبانهای کهن ایرانی شکل گرفت (١) و به تدریج نیرومند شد و در دوران پس از اسلام، با از رواج افتادن زبان پهلوی، به صورت زبان مشترک رایج درایران و سرتاسر سرزمینها و تیرههای ایرانی (فراگیر افغانستان و فراز رود یا آسیای میانهی کنونی و بخشهایی از پاکستان و هندوستان کنونی) درآمد و تا دو سده تنها زبان گفتاری باقی ماند و اگر هم چیزی بدان نوشته شده بوده باشد، به دست ما نرسیده است. (٢)
ادامه مطلب ...رضا کاظمزاده
کاربرد زبان فارسی
در محیط های عمومی و خصوصی
زبان فارسی نیز همچون معماری ایرانی از گذشته تا به حال، تابع قاعده های حاکم بر دو محیط عمومی و خصوصی است. زبانی که ما در محیط خصوصی و حریم خانه با آن سخن می گوییم ، تفاوتهایی بنیادی با گفتار ما در اجتماع دارد. این تفاوت که خود را در پوشش فرم و ساخت بیرونی زبان مینمایاند، در محتوا و ساخت معنایی گفت و گوها نیز حضور دارد.
زبان عمومی ما تابع قاعده هایی است که کدها، ارزشها و «ادب اجتماعی» حکم میکنند. در این حالت اغلب نوع گفت و گوها قرار دادی است و طرفین گفت و گو معمولن وارد ویژگیهای زندگی داخلی خود یا دیگری نمیشوند. «زندگی داخلی» را از این نظرگاه میتوان به دو بخش تقسیم نمود:
۱- درونیات و حالات روحی افراد: فرد در محیط عمومی و با کسانی که رابطهی نسبی یا سببی نزدیک ندارد (همسایهها و اهل محل، هم کاران، آشنایان و خویشاوندان دورتر و غیره) از هر گونه سخنی که به احوال درونی، مشکلات روحی، احساسات و عواطف او مربوط شود، پرهیز میکند.
ادامه مطلب ...محمود کویر
فرهنگ شادمانی در ادب فارسی
(نگاهی تازه به زندگی و شخصیت ملانصرالدین)
(حاجی فیروز = ملانصرالدین)
فرهنگ شادمانی، بخشی از فرهنگ زندگی است. شادمانی و خندستانی کردن در ادب فارسی سه بخش مهم دارد:
- هزل:
رسوا کردن و برهنه کردن خصوصیات فردی و پنهانی افراد است که دنیای ممنوعه
ها را نیز در بر می گیرد. مانند: هزلیات سعدی و مولانا و...
- هجو: نیشخندی است بر اخلاق و منش ها ی انسان ها که جنبه فردی آن قوی است. مانند: هجویات سنایی و سوزنی سمرقندی و انوری و ....
- طنز:
گریه خنده های عارفانه بر زندگی است. کشف و برهنه کردن تضادها و ناهماهنگی
های زندگی است. سمت و سوی اجتماعی دارد. رقص بر شمشیر است. در اقلیم ستم و
مگو و مکن و مبین، طنز و به ویژه طنز شفاهی رونق می گیرد تا دمی خنده بر
لب ها بنشاند و آرامش بخشد . طنز، لبریخته های شادی و رنج است.
داستان کوتاه
آنچه ما در اینجا بنام «داستان کوتاه» از آن یاد می کنیم، گونه ای ادبی است که تا یکی دو قرن پیش توجه چندانی بدان نمی شد و نقدکنندگان ادبی، ارزش رمان و داستان های حماسی بلند را بیشتر از آن می انگاشتند.
داستان کوتاه از دل دو اصطلاح رایج در ادب ملت ها برخاسته است:
الف) قصه[i]
ب) قطعه ی ادبی[ii]
پیشینه ی قصه بسیار کهن تر از قطعه ی ادبی است. قصه نمود، ابراز، و تجلی یک فرهنگ است و باورها و اندیشه های نیاکان آن سرزمین را به نمایش می گذارد؛ نمادها شخصیت ها و… هم برگرفته از فرهنگ ملی است. در نتیجه فهم عمیق آن برای افرادی خارج از آن فرهنگ اندکی دشوار می نماید. واقعیت این است که مخاطب قصه هم به هیچ وجه فردی خارج از آن فرهنگ نیست. به زبان دیگر، قصه ابزار گفتگوی کهنسالان و جوانان در یک فرهنگ بشمار می رود. نکته ی دیگر آنکه: ابزار اولیه ی انتقال قصه، زبان شفاهی است.
ادامه مطلب ...نصرت شاد
کتک کاری استتیک
(درباره ی نقد ادبی)
یک آدم شیر حلال خورده ای روزی گفت، نقد ادبی ترقی خواه باعث تولد، شکوفایی و پیشرفت ادبیات مردمی می شود و انتقاد ادبی را به طنز "کتک کاری استتیک" نام گذاشت. ویکتور هوگو ، خالق رمان بینوایان می نویسد : نقد، وجدان هنر است. و در مطبوعات ما سال هاست که می پرسند: چرا ادبیات ایرانی جهانی نمی شود ؟ چرا نوبل ادبی را به ما نمی دهند ؟ چرا کسی آثار فارسی را به زبان های خارجی ترجمه نمی کند ؟ و..و..و . در این جا باید گفت، در مملکتی که تعداد "بساز و بفروش" های ادبی روز به روز زیادتر و تعداد اهل قلم و منتقدان روز به روز کم تر می شود، آیا می توان انتظاری از این به تر داشت ؟ نقد ادبی در غرب، فرزند خلف عصر روشنگری و حکومت مردم بر مردم بود. نقد ادبی در جامعه ی مدعی مدنیت نیز نیاز به آزادی و برخورد عقاید دارد تا زیر شلاق سانسور به خودسانسوری و سطحی گری مبتذل دچار نشود. هر بحران ادبی، بحران نقد را نیز به همراه دارد و بر عکس.
ادامه مطلب ...حسین معصومی همدانی
واژه گزینی و استقلال زبان فارسی
یکی از بخت های ما ایرانیان این است که زبان ملی و زبان علمی مان یکی است. ملت هایی در جهان و در کشورهای اطراف ما هستند که، یا به حکم اوضاع و احوال تاریخی یا دانسته و به این گمان که اختیار کردن یک زبان اروپایی به عنوان زبان علمی میتواند ایشان را در کار انتقال علوم و غلبه بر عقبماندگی علمی موفق کند، زبان ملی خود را برای کاربردهای روزمره نگاه داشتهاند و برای کاربردهای علمی، زیان های این گزینش به حدی است که بر سودهای احتمالی آن میچربد.
ادامه مطلب ...محمد حقوقی
نگاهی به گونه های نثر فارسی از آغاز تا امروز
گذشته ی نثر فارسی
بیش از
هزار و صد سال پیش، در زمان سامانیان بود که پا به پای شعر، نثر فارسی نیز
رواج گرفت؛ و در عرض صد سال کتاب های بسیاری در موضوع های گوناگون تألیف و
ترجمه شد. بسیاری از این کتاب ها در سده های بعد از میان رفت و تنها شمار
اندکی کتاب باقی ماند که مقدمه ی شاهنامه ی ابومنصوری قدیمترین و تاریخ
بلعمی، مهم ترین آنهاست.(۱ -۲) نثر این دوره، نثر ساده یا مرسل، موجز و
روان و از هرگونه تکلف و تصنع خالی بوده و لغت های فارسی آن بر لغت های
تازی سخت فزونی داشته است. این گونه ی نثر در دوره ی غزنویان با اندک
تفاوت (لغت های تازی بیش تر و جمله های درازتر) به دست ابوالفضل بیهقی اوج
شیوایی خود را نشان داد. تا آن جا که میتوان با شکوهترین جلوههای زبان
فارسی را درخلال صفحات آن باز دید. (۳)
«لالایی» نخستین پیمان آهنگین و شاعرانه ای است که میان مادر و کودک بسته می شود. رشته ای است، نامریی که از لب های مادر تا گوش های کودک می پوید و تاثیر جادویی آن خواب ژرف و آرامی است که کودک را فرا می گیرد. رشته ای که حامل آرمان ها و آرزوهای صادقانه و بی وسواس مادر است و تکان های دمادم گاهواره بر آن رنگی از توازن و تکرار می زند. و این آرزوها آن چنان بی تشویش و ساده بیان می شوند که ذهن شنونده در این که آن ها آرزو هستند یا واقعیت، بی تصمیم و سرگردان می ماند. انگار که مادر با تمامی قلبش می خواهد که بشود و می شود.
ادامه مطلب ...احسان طبری
چهرههای فولکلوریک در قصهها و مثلهای ایرانی
کار بر روی فرهنگ عوام (فولکلور) در ایران طی سال های
اخیر نسبتن وسیع و خوب انجام گرفته است، چیزی که آن را باید مرهون تلاش
تحقیقات کسانی دانست که شاید اغلب از وسایل لازم برای این کار دشوار نیز
محروم بودهاند. در این زمینه هدایت، صبحی، انجوی، شاملو، جمالزاده،
امیرقلی امینی هریک در دوران خود و در گستره ی معین (مانند اصطلاحات،
امثال، قصهها، ترانهها، لغات و...) خواه متعلق به تهران، خواه شهرستان
ها، آثاری نشر دادهاند. کسانی که در همین عرصهها شاید با دامنه محدودتری
فعالیت کردهاند نیز کمشمار نیستند و گاه برخی تک نگاریهای بسیار باارزش
هم درباره عادات و آداب تهران و شهرستان ها منتشر شده است. از این کوشش های بزرگ و ضروری هنوز باید بهره برداری شود: