شاسوسا

شاسوسا

من می خواهم برگردم به دوران خلوت خودم. من نمی خواهم دیگر کسی برای من چنگ و دندان نشان بدهد. یعنی راستش حوصله آزار دیدن را ندارم
شاسوسا

شاسوسا

من می خواهم برگردم به دوران خلوت خودم. من نمی خواهم دیگر کسی برای من چنگ و دندان نشان بدهد. یعنی راستش حوصله آزار دیدن را ندارم

آئینه هویت ایرانی آذرآبادگان و آران ایران

آئینه هویت ایرانی آذرآبادگان و آران ایران (آذربایجان)

درﺁمدی بر ادبیات مرثیه ترکی

خلاصه مقاله:
مردم ایران تا قبل از دولت صفوی از داشتن دولت ملی محروم بودند ظهور دولت صفوی و رسمیت یافتن مذهب تشیع در ایران و احیای قدرت و شوکت دوران ساسانیان دوره جدید تاریخ ایران بود . رسمیت یافتن تشیع در ایران و تهاجمات پی در پی ترکان عثمانی به ﺁذربایجان و اردن باعث تقویت هرچه بیشتر احساسات شیعی در این نواحی بود به ویژه ﺁنکه در این دوره زبان گفتاری مردم این نواحی هم به ترکی ﺁذری تغییر یافته بود بدون ﺁنکه بستر فرهنگی و ادبی تغییری نماید زیرا زبان و ادب فارسی زبان فرهنگی سراسری ایرانیان همواره در جایگاه ملی رفیع خود حضور داشت

در این دوران جدید گونه ای ادبیات ایرانی پدیدار گشت که به لحاظ محتوا و ظاهر ﺁیینه تمام نمای هویت ایرانی مردم ﺁذربایجان و اران ایران ( جمهوری آذربایجان ) است با ویژگی هایی چون ، وزن ، موسیقی ، عبارات ، ... ﺁنچه در این نوشتار ارائه شده است در ﺁمدی برای بررسی های بعدی از زوایای مختلف جهت تبیین ویژگی های ایرانی و ملی ادبیات ﺁذربایجان و اران می باشد . هویت ملی و مذهبی ﺁذربایجان بخش بزرگی از هویت ملی ایران است ، ادبیات مرثیه ترکی ﺁذری هم به جهت ویژگی های متعدد خود ﺁیینه هویت ایرانی و اسلامی ﺁذربایجان می باشد.

درﺁمد
ﺁذربایجان در طول تاریخ ایران از جهات مختلف جایگاه ویژه ای داشته است . جایگاه ﺁذربایجان در شعر و ادب ، تمدن و فرهنگ مهمتراز همه نقش ﺁن در حفظ وحدت ملی و تمامیت ارضی ایران موضوعات جالبی برای بررسی و پژوهش هستند . ﺁنچه امروزه ضرورت اجتناب ناپذیری دارد و بایستی به طرق مختلف به ﺁن پرداخت تلاش های سازمان یافته ای که تجزیه فرهنگی ، هویتی و سرانجام تجزیه خاک ایران با تکیه بر نژاد ، قومیت و زبانهای مردم ایران زمین است . این تلاش ها در تحریف ﺁشکار تاریخ بر ﺁن هستند که نظریه های نژادی و زبانی را مستمسک ایران ستیزی قرار دهند نمونه بارز ﺁن فعالیت برخی نشریات دانشجویی و محلی است که توسط هسته ای از کمونیست ها و هواداران فرقه دمکرات ﺁذربایجان هدایت و سازماندهی می شود علناً و عملاً برای مردم غیور ﺁذربایجان قیم مآبانه هویت نژاد پرستانه ای ترسیم کرده هویت ایرانی اسلامی را مورد تحریف قرار می دهند افتخار به گرگ خاکستری یا افتخار به ترکان سومری! وجه اهمیت و تبلیغ اساتیدی به ظاهر دلسوز ادبیات و زبان ترکی ﺁذری است.
بهانه ای که این جریان به اتکای ﺁن می خواهد برای ﺁذربایجان یک هویت غیر ایرانی جعل کند زبان ترکی ﺁذری مردم ﺁذربایجان ایران و اران ایران شمالی   جمهوری آذربایجان   می باشد . ﺁنچه در این مقاله به عنوان طرح اولیه و مطالعات نخستین ارائه می گردد بر ﺁن است جوانب بررسی ادبیات مرثیه ترکی ﺁذری ریشه های ایرانی بودن این ادبیات شکوفای ایرانی را ترسیم نماید این تلاشی است جهت روشن نمودن ابعاد همگرایی فرهنگی و ادبی و مذهبی ﺁذربایجان و اران در تاریخ ایران است .
 

ادبیات مرثیه ترکی در ﺁذربایجان
ادبیات مرثیه ترکی در رثای سالار شهیدان و شهدای کربلا و ﺁذربایجان و اران ایران جمهوری فعلی ﺁذربایجان به ﺁغاز رواج تشیع در ﺁنجا باز می گردد . این ادبیات ایرانی در این خطه همزمان با تلاش صفویان برای دستیابی به قدرت ، اولین نمونه های خود را ارائه داده است اگر بگوئیم که ادبیات که مکتوب ترکی در دامان فرهنگ و تمدن ایرانی قدم به عرصه وجود گذاشته است بی راه نگفته ایم . اسلام ﺁوردن ترکان هم از طریق ایران ، ایرانیان بوده است هم دین ، هم زبان و ادبیات ترکی چه در شرق و ترکستان و چه در غرب و ﺁسیای صغیر از همان ﺁغاز عنصر جدا ناشدنی ایرانی را در خود داشت** . ادبیات مرثیه هم که بیش از هفتاد درصد ادبیات مکتوب ترکی ﺁذری را تشکیل می دهد این هویت ایرانی را هر چه بیشتر با خود دارد گرچه ادبیات غنایی ﺁذری هم از این قاعده مثتثنی نیست ولی ادبیات مرثیه برای نشان دادن عمق و ارتباط ﺁذربایجان و اران و زبان ﺁن با ایران و ادبیات فارسی گویاترین موضوع است . به ویژه ﺁنکه مذهب شیعه به عنوان یکی از عوامل مهم وحدت ملی از عصر صفویه حافظ وحدت ملی و ارضی ایران در مقابل حملات پی در پی ترکان عثمانی و ازبک بوده است . برای بررسی این مسئله و روشن نمودن این جلوه بررسی نشده فرهنگی ایرانی لازم است دو موضوع دیگر را در بستر فرهنگی ایران به ویژه در ﺁذربایجان و اران مورد توجه قرار داد .

نخست : زبان ترکی در ﺁذربایجان و دیگری شیعه شدن مردم این ایالت ایران . ادبیات ایرانی مرثیه ﺁذری از امتزاج این دو در بستر شعر و ادب فارسی زاده شد.
 

ترکی ﺁذری در ﺁذربایجان و مذهب تشیع
رواج ﺁذری در ﺁذربایجان و اران تاریخی روند تدریجی داشته است که از قرن پنجم ﺁغاز و در قرن ششم و هفتم هجری رو به گسترش نهاد - البته اظهارات بی پایه و دلیلی هم وجود دارد که این روند از هفت هشت هزار سال پیش شروع شده و سومری های ترک زبان ؟  ﺁغازگر ﺁن هستند- موج های بعدی ورود اقوام بیانگر ترک زبان به ایران در قرن هشتم و نهم این روند را تکمیل کرد که در حکومت ترکمانان قراقویونلو به نهایت خود رسید .
همزمانی تکمیل این روند و شیوع زبان ترکی در کنار زبان ملی و سراسری فارسی با خیزش جنبش صفویه با رنگ و صبغه شیعی برای قبضه قدرت و تشکیل دولت ملی ایران از موضوعات جالب تاریخ ایران است علاقه عشایر ترک به مذهب شیعه و ﺁرمان های عدالت خواهانه ﺁن در قالب فرقه های بکتاشیه ، حروفیه خود را نشان داد که حکایت از پذیرش تمایلات حق طلبانه شیعی در میان ﺁنان بود همین علاقه کلی به تشیع در ایران بود که شاه اسماعیل صفوی را در بهره گیری از این عامل و انگیزه قدرتمند بالقوه وا داشت 2  . مبارزه شدید صفویان با عثمانی ، ﺁذربایجان را محل زد و خورد ساخت که زنده نگهداشتن احساسات ملی مذهبی رمز بر جای ماندن دولت نوپای صفویه بود . از این روست که ﺁیین های سوگواری مذهبی در ﺁذربایجان - به ویژه در اردبیل زادگاه صفویان در مقایسه با سایر نواحی ایران از گستردگی و اهمیت خاصی برخوردار است . در ارتباط ادبیات نوظهور ترکی ﺁذری و تمایلات شیعی جالب ﺁن است که بدانیم ملا محمد فضولی که در ادبیات ترکی عثمانی جایگاه عالی دارد شیعه مذهب است و کتاب مفصلی تحت عنوان "حدیقه السعدا" در مقتل امام حسین  ع  تالیف کرده است که تا چند سال پیش به علت موضوع ﺁن ، عامدانه از چاپ و انتشار ﺁن جلوگیری می شد.خوشبختانه این اثر به کوشش یکی از محققان ایران اخیراً تصحیح و چاپ شده است 3 . فضولی بغدادی این شاعر شیعی در قرن دهم هجری اولین ترکیب بند مرثیه ترکیبی ﺁذری را سروده است* .
قرن نهم و دهم نمونه های مستحکم شعر و ادب ترکی ﺁذری که رنگ شیعی به خود می گرفت ﺁفریده شد به عبارت دیگر ادبیات ترکی در ﺁذربایجان در دامان زبان ادبیات فارسی با تمایلات شیعی قدم به عرصه وجود گذاشت . این رابطه در قرن یازدهم و دوازدهم هجری ادامه یافت. 4
قرن سیزدهم هجری اوج شکوفایی ادبیات ترکی ﺁذری در ﺁذربایجان واران است که قسمت عمده ﺁن مرثیه های سوزناک است. مهمترین مشخصه شعرای ایرانی این خطه ، طبع ﺁزمایی در مرثیه است است حتی شعرای که به غزلسرایی شهرت یافته یافته اند . دواوین شعرای ﺁذری از سه قسمت تشکیل می شده است نخست غزلیات و اشعار فارسی ، غزلیات و اشعار ترکی و قسمت پایانی دیوان ﺁنها نوحه ها و مرثیه ها بود.

پرداختن به طور کامل به موضوع در این مجال امکان ندارد صرفاً برای بیان مسئله لازم به ذکر می داند که فقط در قرن سیزدهم بیش از پنجاه شاعر در قره باغ وجود داشته است که همگی در شعر فارسی و ترکی ﺁذری و مرثیه سرایی دست توانا داشته اند  5  .

علی رغم این نمونه کوچک از گستردگی شعر و ادب ایرانی در اران با برنامه های ایران زدایی و اسلام ستیزی که توسط روسهای تزاری و بعد کمونیست ها پس از جنگ های ایران و روس در قلمرو از دست رفته ایران به اجرا در ﺁمد و اکنون هم به اشکال دیگر ادامه دارد چنان وضعیتی پیش ﺁمده است که در زادگاه نظامی گنجوی کمتر کسی می تواند اشعار نظامی را به خط و زبان اصیل ﺁن بخواند*.

هویت ایرانی ادبیات مرثیه ترکی ﺁذری
در یک بررسی و نگاه اجمالی در مورد ویژگی های ایرانی ادبیات مرثیه ﺁذری مشخصه هایی جلب توجه می کند که فهرست وار چنین می توان برشمرد و این ویژگی ها از زوایای مختلف مبین هویت ایرانی و اسلامی و ارتباط ناگسستنی با شعر و ادب فارسی است:

-
در شکل و قالب شعرهای مرثیه شاهد ﺁن هستیم که همگی برگرفته از شعر و ادب شیعی فارسی است.
-
اوزان عروضی اشعار نوحه همان اوزان عروضی شعر و ادب فارسی است.
-
موسیقی نوحه های ترکی ﺁذری همگی در گوشه های موسیقی سنتی ایرانی اجرا می شوند . اغلب نوحه ها در دستگاه همایون ، شور و یا گوشه هایی چون حسینی ، زابل ، حجازی ... اجرا می شوند . چنان که می دانیم بین شعر و موسیقی ، اوزان عروضی و دستگاههای موسیقی رابطه مستقیمی وجود دارد که در شعر و ادب و موسیقی ایرانی مرثیه ها به خوبی قابل مشاهده است1. بسیاری از مرثیه خوان ها بدون ﺁنکه تحصیلات ﺁوازی داشته باشند به شکل سینه به سینه دستگاهها و گوشه ها را فرا گرفته اند می توان ادعا کرد بدون تسلط بر دستگاههای موسیقی سنتی مرثیه خوانی ﺁذری بسیار سخت است تعزیه هم که خود بحث مستقلی دارد .

-
لغات و اصطلاحات ادبی مورد استفاده در شعرهای مرثیه همگی یا برگرفته از ادبیات فنی کهن سال فارسی است یا از ترکیب کلمات فارسی و ترکی یا در ساختار صرف و نحو ترکی ترکیب شده اند .

-
اغلب مرثیه سرایان نامی ﺁذربایجان وﺁران علاوه بر مرثیه سرایی در فارسی هم طبع خود را سروده اند این علاقه و ارتباط با زبان ملی ایرانیان در قسمت های جدا شده از ایران در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری تا قبل از تسلط کمونیسم بر قفقاز و حتی سالهای بعد قابل مشاهده است نمونه ﺁن مرثیه های میرزا علی اکبر صابر صاحب "هوپ هوپ نامه" است و یا نوحه های باقی مانده از غزلسرای معروف ﺁذربایجانی علی ﺁقا واحد نمونه های ﺁن است که در دوران تسلط کمونیسم بر اران این هویت ایرانی اسلامی را تداوم داده است. این تداوم در روستاها و نواحی دور دست از شهرها را بیشتر می توان دید.

-
محتوای برخی از مرثیه ها هم ماهیت کاملاً ایرانی دارد. به طور مثال در دواوین مرثیه ترکی ﺁذری شعرای بسیاری به داستان شهربانو و نحوه عزیمت او از کربلا پرداخته اند گرچه به لحاظ تاریخی در این موضوع تردید است ولی به لحاظ راهیابی این داستان به مرثیه های ترکی قابل دقت می باشد یا ﺁنکه این حکایت مستقیم از ادبیات مرثیه فارسی به وسیله شعرای مرثیه سرا به ادبیات مرثیه ترکی راه یافته یا ﺁنکه در ﺁذربایجان این حکایت که پیوند ایرانیان به ویژه بقایای خاندان ساسانی را با خاندان اهل بیت نشان می دهد قبل از تغییر زبان مردم این خطه وجود داشته پس از تغییر زبان به ادبیات مرثیه راه یافته است در هر صورت این داستان که میراث شعوبیه ایرانی است در ادبیات مرثیه ترکی ﺁذربایجان و اران به فراوانی دیده می شود.

کوتاه سخن ﺁنکه شعر و ادبیات شیعی ﺁذربایجان ﺁئینه تمام نمای فرهنگ ایرانی که تاکنون به دلایل متعدد با این زاویه دید مورد توجه قرار نگرفته است با توجه به تلاش های سازمان یافته جهت تحریف هویت ایرانی ﺁذری های ایران ضرورت بررسی جدی مسائل مهم تاریخی و فرهنگی را ایجاب می کند . طرح این موضوع هم نخستین قدم برای بررسی این موضوع تلقی می شود تا به بررسی عوامل ﺁشکار و پنهان هویت ایرانی اسلامی ﺁذربایجان و ادبیات غنی و شکوفای مرثیه ﺁن پرداخته شود.


منابع و ماخذ
1-
در این روند دو عامل مهم نقش داشته است یکی دیوان سالاری و دیگری عرفان و تصوف محققان دلایل دیگری برای این رواج ذکر کرده اند رک به: عزیز الله بیات ، کلیات جغرافیای طبیعی و تاریخی ایران ، تهران ، امیرکبیر، 1367، ص 222.

2-
رک به: فاروق سومر ، نقش ترکان ﺁناطولی در تشکیل و توسعه دولت صفوی ، ترجمه دکتر احسان اشراقی و دکتر محمد تقی امامی ، تهران، نشر گستره، 1371. مقدمه کتاب صصص 17،18، 19

3-
محمد فضولی ، حدیقه السعدا، ج 1 ، به تصحیح میر صالح حسینی ، تهران ، انتشارات بین المللی المهدی ، 1373.

4-
در این مورد نگارنده پژوهشی تحت عنوان" ترکی سرایان ایران در عصر صفوی" ﺁماده چاپ دارد.

5-
اسامی برخی از این شعرا و ادیبان به شرح زیر است : حسن بیگ هادی، مشهدی ایوب باکی ملا علی حلیفه ، ملا محمد قاضی ، محمد علی بیگ مخفی، مهدی قلیخان، محمود بیک وزیران، میرزا ابراهیم صبا، میرزا محرم، جعفر قلی خان جوانشیر، حاجی ملا نجف قلی قراباغی ، محمد بیک جوانشیر مشهدی عبدل قراباغی، ملا خلیل شاکی ابدالی ، زین العابدین ساغری ، مشهدی حسین سائل ، قاسم بیک ذاکر، .... رک به میرزا صدرای مجتهد زاده . . ، ریاض العاشقین، تذکره شعرای قراباغ ، به کوشش یحیی خان محمد ﺁذری ، تهران ، انتشارات ﺁفرینش ، 1373.


* - نگارنده مقاله ای تحت عنوان " ادبیات مرثیه ﺁذربایجان در نهضت امام خمینی" را در دومین کنگره تاثیر امام خمینی و انقلاب اسلامی بر ادبیات معاصر در دانشکده ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبائی، به صورت سخنرانی در تاریخ 18/12/1378 ارائه نموده است.


** – رک به: رضا خسرو شاهی ، شعر و ادب فارسی در آسیای صغیر تا سده دهم هجری ، تهران دانشسرای عالی ، 1350

محمد امین ریاحی ، زبان و ادب فارسی در قلمرو عثمانی ، تهران ، پاژنگ ، 1369 .


* رک به : کلیات دیوان فضولی هفت جلدی، کتابفروشی فردوسی ، تبریز، بی تاریخ چاپ، ص 127.

 تجدید چاپ شده از روی کلیات فضولی چاپ شده به سال 1286 هجری قمری در استانبول

بند دوم این ترکیب بند چنین است:



ماه محرم اولدی مسرت حرامدور ماتم بوگون شریعته بیراحترا مدور

تجدید ماتم شهدا نفع سیزد گل غفلت سرای دهرده تنبیه عامدور

غوغای کربلا خبرین سهل سانماکیم نقص وفای دهره دلیل تما مدور

هر ذره اشک کیم توکیلور ذکر ﺁل ایله سیاره سپهره علو مقا مدور

هردمده ﺁه کیم چکیلور اهل بیت ایچون مفتاح روضه دار السلامدور

شاد اولما سون بوواقعه دن شاد اولان گوگل

بیردم بلا و غصه دن ﺁزاد اولان گوگل

* در موضوع شعر و ادب فارسی در قفقاز تالیف ارزشمندی نیز از استاد عزیز دولت ﺁبادی به نام پارسی سرایان قفقاز چاپ و منتشر شده است.


* رک به: محمد تقی مسعودیه، موسیقی تعزیه، تهران، سروش ، 1367.

 

نویسنده رحیم نیکبخت , کارشناس ارشد تاریخ و عضو مرکز اسناد اسلامی , پایگاه ایراس , آریارمن
نظرات 1 + ارسال نظر
اذر 1391/02/25 ساعت 21:11

با سلام و بدون مقدمه!!!
زبان ملت اذربایجان از ابتدا به زبان ترکی اذربایجانی بوده و هست واین فرضیه ها در دوران رضا میرپنچ بود ، دیگه نمیتونید ملت اذربیجان را با این حرف های کهنه فریب دهید
در ضمن زادگاه ترکان چومر(سومر) اذربایجان بوده است

در مسائل علمی نمی شود تعصب به خرج داد. شما ارتباط لفظ آذر را با آذربایجان و ارتباط ان با ترکی را علمی بررسی کنید. یه مقدار مطالعه بد نیست شاید مختصری از تعصب مان را کم کند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد