عمادالدین شیخ الحکمایی
باور به «نحوست تربیع» و تأثیر آن بر آثار ادبی و هنری
(بریدن گوشهای از سند برای از بین بردن شکل چهارگوشِ آن)
ناقص کردن عمدی کاغذ اسناد: پیشینه و تحوّل آن:
کسانی که مستقیمن با اسناد تاریخی سروکار دارند، احتمالن بریدگی گوشه ی سمت راست پایین برخی از اسناد توجهشان را به خود جلب کرده است. هدف این گفتار، ارایه ی پیشینه و ریشهیابی این موضوع، و سیر تحول شکل این پدیده در اسناد تاریخی است. ما همچنین کوشیدهایم گسترش این اندیشه در دیگر هنرها را به اجمال مورد بررسی قرار دهیم.
در میان سندپژوهان معاصر، هریبرت بوسه در بررسی فرمان های صفوی این موضوع را مورد توجه قرار داده و به نقل از شاردن این امر را خرافی و نشان از نقص در همه ی امور دنیوی میداند. وی سپس می افزاید که «ما هیچ توضیحی نداریم که به این مطلب اضافه کنیم.»
اما این سنت پیشینهای درازتر از دوره ی صفوی دارد و با یک بررسی کوتاه میتوان این اندیشه را در اسناد پیش و پس از دوره ی صفوی نیز ردیابی کرد. افزون بر اشاره ی ضمنی ابوریحان بیرونی، کهنترین منبعی که به صراحت به این موضع اشاره دارد، کتاب ارزشمند دستور دبیری (سده ی ششم) است: «و چون درخواهد نبشتن، اگر یک گوشه ی پایان کاغذ قدری بیاندازد تا شکل مربعی باطل شود. کی تربیع شکل نحوست است.»
مؤلفان دستور الکاتب و نفایس الفنون (سده ی هشتم) نیز صریحن بر برش گوشهای از سند برای از میان بردن شکل چهارگوشِ آن تأکید کردهاند.
در شعر شاعران بزرگ نیز نمونههایی از این اشاره را میتوان یافت از جمله در این بیت مولانا و اشاره ی ظریف او به گرفتن گوشه:
ز احتراقات و ز تربیع و نحوست برَهند / اگر او را سحری گوشه چادر گیرند
من نیز در بررسی رسوم ارسال نامه در منطقه ی کازرون، شیوهای دیگر را در نشان دادن این موضوع یافتم و آن تا کردن گوشه پایین نامه در زمان ارسال است.
در بررسی ما از اسناد پیش از صفوی، نزدیک به نود نامه و سند دیوانی متعلق به بقعه ی شیخ صفیالدین اردبیلی مورد بررسی قرار گرفت. از این تعداد نزدیک به ۳۵ مورد، دارای نقص یا نامنظم بودن پایین سند هستند. با نگاهی کلی به نواقص سند در این دوره میتوان چند نکته را مشخص کرد:
۱- با توجه به نمونههای بررسی شده، به نظر میرسد گوشه ی کوچکی از سند با دست پاره شده است. اما این بریدگی در اسناد صفوی به صورت منظم و رسمی، با قیچی انجام میشده است.
۲- بخش عمده ی پارگی و نقص از لبه پایین سند کم میشود. اما بخش عمده ی این بریدگی در اسناد صفوی در حاشیه ی سمت راست قرار میگیرد.
اسناد دوره ی قاجار نشان از ایجاد تحوّلی در این زمینه دارد. نمونههای موجود را میتوان به شکل های زیر طبقه بندی کرد:
۱- برش رایج در اسناد صفوی و پیش از آن (به ویژه در اسناد دیوانی) کم انجام میشود.
۲- در کنار سنت برش سند (که همچنان در برخی از اسناد قضایی یافت میشود)، نوع تازهای از ایجاد نقص در این دوره باب میشود و اندیشه نحوست از برش کاغذ به کج کردن خط جدول حاشیه ی سند بدل میشود.
۳- افزون بر نمونههای یاد شده، کج کشیدن خطّ سمت چپ سند نیز رایج میشود. یعنی در برخی از اسناد، افزون بر موردهای یاد شده، خط گوشه ی پایین سمت راست جدول و خط بالای سمت چپ سند هر دو کج کشیده میشوند.
تجلی این باور در دیگر هنرها:
متن ها و شواهد ارایه شده، نشان از حضور این اعتقاد در دورهای طولانی دارد. تصریح میهنی به «نحس بودن شکل چهارگوش» ذهن را از محدوده ی اسناد به حوزههای دیگر هنر میکشاند. به منظور یافتن نشانی از گستره ی زمانی و جغرافیایی حوزه ی این تفکر، برخی هنرهای دیگر را مورد بررسی قرار دادیم:
الف: نگارگری: (مینیاتور و نقش های برجسته)
با توجه به پیشینه ی یادشده، میتوان چنین نقصی را در قاب بسیاری از مینیاتورها و نقش های برجسته ی دورههای گوناگون تاریخی نیز دید. در این حوزه ایجاد نقص را به چند شکل میتوان طبقه بندی کرد.
۱- ایجاد شکستگی در قاب
۲- برداشتن بخشی از قاب
۳- افزودن بخشی به قاب
۴- خروج بخشی از عناصر به بیرون قاب
ب: برخی ویژگیهای موجود در نسخههای خطّی نیز میتواند بر این پایه شکل گرفته باشد:
افزوده شدن سرطبله به جلد؛ گرفتن تیزی دو گوشه ی کتاب در صحافی ؛ تذهیب سرلوحه و بسته نشدن یک ضلع خطوط چهارگوش یا خروج بخشی از تزیینات از قاب دور سرلوحه؛ انجامهها و اتمام نوشته عمدتن با شکل مثلث.
ج: حصار شهر و نقشه ی بنا:
پیشینیان به تأثیر شکل شهر در وضعیت مردم باور داشته اند. به عنوان نمونه، این مورد را در کتاب آثارالرضا درباره ی شهر کازرون میبینیم: «نظر بر آن که بنای اوّل آن بر مثلث نهاده شده، خلق آن طرفه و بهره در شهر خود از خود نمیبرند». نمونه هایی از حصارهای چهارگوش ناقص را میتوان در حصار ایوان کرخه، شهر مرو و دوره پارتی، تخت جمشید، چغازنبیل، حصار شهرهای بین النهرین، حصار بیت المقدس و حتا خانه ی کعبه دید.
د: نقص آشکار نقشه ی مربع در بسیاری از بناهای تاریخی و نیز خانههای شخصی و حتا زمین های کشاورزی:
برای نمونه میتوان به قلعه ی کریم خان زند شیراز، مساجد جامع ساوه، بم، فهرج، حیدریه و غیره اشاره کرد. در حوزه معماری و شهرسازی معمولن ایجاد نقص به چهار شکل زیر دیده میشود: حذف گوشه؛ پخ کردن هر چهار گوشه؛ کج کردن یک ضلع؛ قراردادن در حصار دیوار یا حصار چهارگوشِ شکسته.
ه: لوح های کهن و گل نوشتههای دورههای گوناگون نیز دارای این ویژگی هستند:
که از آن جمله میتوان به تابلت های تخت جمشید و لوح های بینالنهرینی اشاره کرد. این سنت در سنگ های قبرها و کتیبههای دوره ی اسلامی هم تداوم یافته است.
دلایل ایجاد نقص در شکل چهارگوش:
در منابع یادشده، چند دلیل برای ایجاد نقص در شکل چهارگوش ذکر شده است:
۱- نحوست شکل تربیع
۲- نظر تربیعی و شباهت به نعش
۳- ناقص بودن امور مادی
۴- وقوع اتفاق ناگوار
اگرچه تربیع واژهای مشترک در هندسه و نجوم است، امّا برخی اشارات منابع کهن مشکل این ارتباط را حل میکنند. تربیع در هندسه به معنای مطلق چهارگوش (مربع و مستطیل) و در اصطلاح نجوم عبارت است از قرارگرفتن ماه در جایی که فاصله ی آن تا خورشید یک چهارم فلک (90%) باشد و حالت نیمه روشنی است میان دو برج یا دو سیاره. مهم ترین منبعی که گره مشکل را میگشاید و رابطه ی میان تربیع نجومی و هندسی را روشن میکند، سخن مرزوقی است. وی از میان بردن شکل مربع را وسیله ی رفع نحوست تربیع میداند.
اگرچه اکنون به جد میتوان، اصل تأثیر این باور در زندگی، معماری و رفتارهای گذشتگان را مطرح ساخت، امّا این پرسش همچنان باقی است که چرا همه ی موردهای یاد شده (همه ی اسناد، همه ی کتیبهها، همه ی نقشه ها و...) دارای این ویژگی نیستند؟ دلیل روشن این امر را میتوان در برخی از متن های کهن چون "صبح الاعشی" و "مسالک و ممالک" و نظر مخالف بسیاری از مؤلفان با این عقیده ی نجومی دانست.
- - -
از: مرکز پژوهش میراث مکتوب
منم دیگه حوصله آزار دیدن رو ندارم!